فصل سوم سروک، با اهالی قدیمیاش برگزار شد و هیچ نوجوان
جدیدی به سروک اضافه نشد. این ویژگی به ما اجازه داد چیزهای تازهای را در جمع
خودمان تجربه کنیم. این موضوع در آبوهوای کلی
سروک هم اثر داشت و انگار همه چیز روانتر بود.
هرچه در فصلهای سروک جلوتر میرویم، اهالی نوجوان سروک،
نقشهای بیشتری بر عهده میگیرند. حتی گاهی وقتها بعضی اظهارنظرها و مشارکتهای بچهها
در سروک به گونهای است که ما احساس میکنیم یکی از تیم سروک آن جمله را نوشته.
انگار یواش یواش مرز ما و نوجوانانِ سروک کمرنگ و کمرنگتر میشود؛ که البته این
یکی از آرزوهای سروک است.
حالا ببینیم در فصل سوم سروک چه گذشت. پیش از هرچیز، نگاهی بیندازیم به آمارهای فصل سوم: