چگونه جهان را تغییر دهیم؟
یکی از کارهای ما در سروک این است که کتابها و منابعی را معرفی کنیم که یا برای نوجوانان یا برای خانوادههایشان راهگشا باشد و ایدههایی را طرح کند که سروک نیز برای تحقق آنها شکل گرفته است. امروز میخواهیم به کتاب «چگونه جهان را تغییر دهیم» بپردازیم.
این کتاب به ما میآموزد که یکی از مهمترین نگرشهایی که هم ما و هم فرزندانمان باید در وجودمان نهادینه کنیم این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در حال اثرگذاری بر جهان هستیم. این تصور ناامیدانه که رد پایی از ما در اینهمه تلاطم جهان برجای نمیماند، تفکری است که با شکوفایی و درخشش زندگی، سرِ ستیز دارد. همچنین وقتی باور نداریم که بر جهان اثرگذار هستیم، بالطبع هرگز به این سوال مهم فکر نمیکنیم که چطور میتوانیم گامی موثر و معنادار در جهت بهترشدنِ اوضاع برداریم.
«چگونه جهان را تغییر دهیم» کتابی کوچک و بسیار راهگشا در این راه است که هم حتی خودِ نوجوانان هم میتوانند بخوانند و لذت ببرند. این کتاب، از مجموعه کتابهای مدرسه زندگی است. مدرسه زندگی، موسسهای در لندن است که آلن دوباتن، فیلسوف و نویسنده بریتانیایی آن را تاسیس کرده است. این موسسه، آثاری منتشر میکند که هدفشان به کار بستن فلسفه، هنر، ادبیات، روانشناسی و… در زندگی روزمره است. هدف این مجموعه به گفته موسس آن، کند و کاو در پرسشهای اساسی زندگی است.
جان پل فلینتوف، مولف این کتاب، یک نویسنده و گوینده رادیو تلویزیون است. او در کتاب «چگونه جهان را تغییر دهیم» نخست معتقد است که باید بر ناامیدی اینکه برای جهان کاری از ما ساخته نیست غلبه کنیم. در اولین گام، با آگاه شدن به این واقعیت که ما مدام در حال تغییر دادن جهان و تاثیرگذاری بر آن هستیم.
چگونه جهان را تغییر دهیم، ابتدا ما را تشویق میکند بر ناامیدی چیره شویم و بدانیم برای تغییر در جهان گاه سادهترین و دم دستیترین کارهایی که از ما برمیآید، تاثیرات بزرگی به دنبال دارد. فلینتوف در ابتدای راه از ما میخواهد ابتدا انگیزهمان را روشن کنیم، ببینیم چه میخواهیم و تعریفمان از چیزی که میخواهیم تغییر دهیم چیست، و به چه چیزهایی برای تحقق آن نیاز داریم.
او مثالهای بسیاری از امور کوچکی میآورد که جریانساز شدند. فلینتوف معتقد است اگر فکر میکنید تلاشهایتان ممکن است تعیینکننده نباشد، باز هم لازم است تلاش کنید، اما از طرف دیگر تاکید میکند که
«تا ندانید چه چیزی را میخواهید درست کنید، در نهایت هیچ کاری از پیش نمیبرید».
او معتقد است که پس از روشن شدن هدف، امید به کارمان میآید، اما امید ایدهای ذهنی نیست، بلکه چیزی است که وقتی دست به کار شدیم، سراغمان میآید:
«وقتی خلاقانه با جهان سرگرمیم، یعنی داریم روی آن اثر میگذاریم…بخشی از مسئله تغییر جهان، مربوط به توجه به علایق و مهارتهای خودمان میشود».
فلینتوف در کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم، مسئله تغییر جهان را که امری بزرگ و غیر قابل دسترس به نظر میرسد، شرح میدهد و آن را به ایدهای در دسترس و ممکن بدل میکند؛ برای مخاطبانی که در ابتدا برایشان سخت است که باور کنند، در تمام طول مدت زندگیشان در حال تاثیرگذاری بر جهانند. کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم را مهرناز شیرازی عدل ترجمه و نشر هنوز با موافقت آلن دوباتن منتشر کرده است. این که کتابها را با موافقت نویسندگان آنها، ترجمه کنیم از کارهای بسیار زیبایی است که این روزها در کشور ما رواج بیشتری یافته است و حس خواندن کتابهای خوب را دوچندان میکند.